افراد برای استفاده از اپلیکیشن شما نیاز به انگیزه دارند. چطور میتوان چنین اشتیاقی را ایجاد کرد؟ انگیزه یکی از قدیمیترین دغدغههای بشر است. چه معلمی باشیم به دنبال راهی برای جلب توجه دانشآموزان، چه مدیری باشیم به دنبال جلب همکاری همکارانمان و چه فروشندهای به دنبال جلب نظر مشتریانمان، همه ما با روشهای قدیمی جلب انگیزه مثل معامله چماق یا هویج آشنا هستیم. معاملهای که در آن رفتار مطلوب پاداش میگیرد و رفتار نامطلوب مجازات میشود. اما همانطور که سازوکار نمره و امتحان ما را درسخوان نکرد، این روشهای قدیمی نیز فقط برای مدت کوتاهی کار میکنند و بعد دوباره انسانها به حالت اولیه برمیگردند.در جستوجوی جوابی برای معمای انگیزه، به کتابی با همین اسم برخوردم. دنیل پینک، نویسنده کتاب “انگیزه: راهکاری نو برای خلق دنیایی نو” در این کتاب حاصل دهها پژوهش علمی را بیان میکند که یافتههای شوکهکنندهای در این باره دارند.
تعداد رأی: ۹۹۰۴۶
نویسنده: دنیل اچ. پینک
تعداد صفحات: ۲۸۸ صفحه
نوع دستبندی: خودیاری – روانشناسی مدیریت و فروش
لینک گودریدز: “Drive: The Surprising Truth About What Motivates Us”
اگر به کودکی بگویید بهازای هر ساعت مطالعه درس ریاضی پنجاه هزارتومان پول نصیبش خواهد شد احتمالاً آن سال بیشتر ریاضی خواهد خواند، اما برای همیشه شانس ریاضیدان شدن را از او گرفتهاید. چنین کودکی حتی اگر در گذشته از مطالعهی ریاضی لذت میبرده است، بعد از این، ناخواسته از ریاضیات متنفر خواهد شد. بر اساس پژوهشها اگر افراد را تحت شرایطی قرار دهیم که با انجام فلان کار پاداش نصیبشان خواهد شد، لذت درونی انجام کار را از آنها خواهیم گرفت. در واقع پاداشهای بیرونی چرخه درونی انگیزش را نابود کرده و بر ویرانههای آن بنا میشوند؛ بنابراین هرچند ممکن است تعیین پاداش راحتترین راهی باشد که برای ترغیب دیگران به ذهنمان میرسد اما باید نسبت به تبعات آن نیز هوشیار باشیم. پژوهشگران توصیه کردهاند که در کارهای نیازمند به یادگیری یا حل مساله، ارتباط مستقیم بین پاداش و کار را از بین ببریم. در چنین مواقعی بهتر است سعی کنیم برای لذت درونی افراد زمینه رشد را فراهم کنیم.
آزادی و اختیار پیشنیازهای ایجاد اشتیاق هستند. در سال ۲۰۰۲ دو تازه فارغالتحصیل استرالیایی به نامهای اسکات فارکوار و مایک کننبروکس، با سرمایهی شخصی ۱۰ هزار دلاری شرکتی را راهاندازی کردند تا همانطور که همیشه میخواستند برای خودشان کار کنند. ممکن است با شرکت اطلسین یکی از غولهای نرمافزاری دنیا با بیش از صدها هزار مشتری آشنا باشید. اگر تابهحال با ترلو، جیرا، کانفلوئنس، بیتباکت یا … کار کرده باشید شما نیز یکی از مشتریان این شرکت هستید.
پس از راهاندازی اطلسین مارک و اسکات شروع به توسعه آن و استخدام تیمهای برنامهنویسی کردند. در گذر زمان پیشرفتهایی اتفاق میافتاد اما راضیکننده نبودند. آنها تمایل داشتند تا محصولشان را جوری بهبود دهند که به یکی از بازیگران اصلی بازار نرمافزار تبدیل شوند. بنابراین مارک و اسکات دست به آزمایشی زدند. آزمایشی که طی آن، برنامهنویسان یک روز از هفته میتوانستند آزادانه هر چیزی که میخواهند را توسعه دهند. هر پنجشنبه ظهر ساعت ۱۴ برنامهنویسان شرکت اطلسین هر کدی را که میخواستند با همکاری هر فردی که میخواستند مینوشتند، و هر جمعه ساعت ۱۶ تمام اعضا در یک اتاق کنفرانس جمع میشدند تا دستاوردهایشان را به هم نشان دهند. این آزمایش دیوانهوار و عجیب اطلسین نوآوریهای بزرگی را جرقه زد که هماکنون بسیاری از آنها در خانواده محصولات اطلسین هستند.
اگر میخواهیم انگیزه را در میان همکاران یا مشتریانمان تقویت کنیم باید یک صفحه از کتاب بازی اطلسین را قرض گرفته و به همکارانمان خودمختاری و قدرت انتخاب بدهیم. ما میتوانیم همکاران، مشتریان یا تیممان را به سمتی که میخواهیم هدایت کنیم و ابزار، اطلاعات و منابع کافی در اختیارشان بگذاریم، اما باید اجازه بدهیم تا خودشان انتخاب کنند چه کاری را انجام دهند. آزاد گذاشتن افراد، در یک چهارچوب مناسب از قبل معین شده که آنها را به سمت اهداف و دغدغههایمان سوق میدهد، میتواند جرقههای خلاقیت را به خرمنی از آتش تبدیل کند.
دنیل پینک در کتاب خود “انگیزه: راهکاری نو برای خلق دنیایی نو” روشهای متعددی برای مساله انگیزه ارائه میکند که شما را دعوت به مطالعه آن میکنیم. شما از چه راهکارهایی برای افزایش انگیزه مشتریان خود به خرید، یا همکاران خود به مشارکت استفاده میکنید؟